ای سراپا نقشِ نامی.. ای سراسر بی وفایی...

 

اشتباه کردی؟

همین؟!

فقط یه اشتباه؟؟؟

یـک اشتبـاه!!!

"اشتباه" ِ تو زندگیِ حداقل سه نفر ُ به کُل تغییر داد!

می ـفهمی؟!

نه..

نه نمی ـفهمی

نمی ـفهمی

 

- 19 شهریور

 

ای سراپا نقشِ نامی.. ای سراسر بی وفایی......

 

نگاه کن

من از ستاره سوختم

لبالب از ستارگان تب شدم

چو ماهیان ِ سرخ رنگ ِ ساده دل

ستاره چین ِ برکه ـهای ِ شب شدم

 

[فروغِ جان]

 

ای سراپا نقشِ نامی.. ای سراسر بی وفایی......

 

زندگی اینه!
بخوری
بخوابی
کارایِ موردِ علاقه َـت ُ بکنی
هرچی ُ هرجا می ـخوای بذاری
هرچی ُ هرجور می ـخوای بپوشی
هروقت هرکار می ـخوای بکنی
نه کسی بیاد
نه کسی بره
تنها باشی
تنها باشی
برا خودت
با خودت
تا ابد...
تا ابد!

 

ای سراپا نقشِ نامی.. ای سراسر بی وفایی......

 

واژه ـها...

قـدرتِ بیهـوده ای هستنـد

بـرایِ اثبـات

 

ای سراپا نقشِ نامی.. ای سراسر بی وفایی......

  چی بگم من بهت؟چی بگم دیگه! هروقت باهات حرف می ـزنم یه جوری هستی که با خودم میگم: "فاااااااااااااااااااااک!! چقدر الکی فکر کردم" میدونی؟ الکی ـاَم من خودم و دنیام و همه چیزم خعلی سخت گرفتم سخت ـگیریِ من وقتی بد نیست که طرف َـم انقدر سهل ـگیر نباشه این ـجوری فقط ضررم شد رو همه زخم ـامون لایه نشسته فقط دلتنگی مونده فقط دلتنگی تو مالِ کسی نشدی همون ـطور که مالِ کسی نبودی همون هوس ـبازِ تنوع ـطلب مون ای سراپا نقشِ نامی.. ای سراسر بی وفایی......ادامه مطلب

 

بیا

بی بهونه برگرد

 

ای سراپا نقشِ نامی.. ای سراسر بی وفایی......

بیست و دوم ِ آبانه.. بیست و دو همیشه برایِ من عددِ مقدسی بوده و هست.. شاید یه حرکت.. شاید یه شروع.. نمیدونم.. امشب دارم میرم شهرِ دانشگاهی.. و قراره زندگیِ جدیدم ُ بی یار شروع کنم.. قراره دیگه یک کلمه هم راجع بهش حرف نزنم.. پیشِ مشاور نرم.. بهش فکر نکنم.. قراره زندگی ـم ُ وقف ِ درس َـم کنم.. و امیدوار باشم به چیزایی که میخوام برسم.. حتی بی اون!

- خدایا کمک نکردی بمونه.. کمک کن زندگی کنم.

بچسبـد بـہ : نهیب, 7 ای سراپا نقشِ نامی.. ای سراسر بی وفایی......

هیچی دردناک ـتر از این نیست که یکی رو با همه یِ وجودت، با همه یِ همه یِ وجودت، بیشتر از خودت حتی، دوست داشته باشی.. بکُنی ـش همه یِ زندگی ـت.. همه یِ دارایی ـت.. و با همه یِ توان ِ ـت بخوای که برایِ خوب بودن باهاش تلاش کنی، اما یهو پس ِ ـت بزنه.. نخوادت.. و بهت بگه "بی تو خوبم".. اون موقع همه یِ هم ای سراپا نقشِ نامی.. ای سراسر بی وفایی......ادامه مطلب

  مـن زنِ دیـوانـه ای هستـمو پـاییـــزدیـوانـه ـتـرم کـردهو رفتـنِ تـو...!رفتـن؟چـه فعـلِ احمقـانـه یِ خنـده دارینمـی ـشنـاسـی ام مگـر؟دیـوانـه ـگـان را چـه بـه ایـن حـرف ـهایـادت رفتـه؟مـن گفتـه بـودم پـاییـز فصـلِ سـاده ای ـسـتبـرایِ مـن نـه عشقـی داشتـه و لـرزیدنِ دلـیو نـه از دسـت دادنـیگـذاشتـی ای سراپا نقشِ نامی.. ای سراسر بی وفایی......ادامه مطلب

همینطوری از صبح دارم فکر میکنم چرا باید یکی بیاید و عاشقِ من بشود؟!مگر من چی دارم؟هیچ!نه بلدم برقصمنه هزارجور لباس میپوشمنه آرایش میکنم که قشنگ باشمنه ناز دارمنه عشوهحالا هرچقدر هم پریسا و آمنه و بقیه بگویند دارم!به نظرِ خودم که ندارم :|نه پدرِ پولدار دارمنه هزار و یک جور تفریح و شادی دارمنه عکس ـها ای سراپا نقشِ نامی.. ای سراسر بی وفایی......ادامه مطلب